از کجا بدانم از کدام گراف باید استفاده کرد؟
در این بلاگ پست، به بحث در مورد استراتژی برای یک سؤال متداول در امر تصویر سازی دادهها می پردازیم: چطور بدانیم چه نوع گرافی باید استفاده شود.
به ندرت یک راه واحد و درست برای تصویرسازی از یک مجموعه معین داده ها وجود دارد. اغلب هر مجموعه داده را میتوان به روشهای متعدد و متنوعی تصویرسازی نمود. به علاوه دیدگاههای مختلف و تنوع در آنها به ما امکان میدهد تا کمابیش به سادگی بتوانیم مسائل را از دیدگاههای مختلف ببینیم و تنوع در دیدگاه داشته باشیم. اما در عمل انتحاب یک روش مؤثر بصری به معنای این است که زمان کافی برای تکرار و انتخاب گرافی را داشته باشیم که بعد از دیدن آن بیننده زیر لب بگوید «آها!» یعنی لحظهای که مخاطب به درستی منظور شما را به طور کامل بفهمد. همچنین بدانیم که نگاهی که نسبت به دادهها داشتهایم لزوماً همان دیدگاهی نیست که برای مخاطب بهترین نتیجه را به همراه داشته باشد و این بسته به میزان سواد بصری و آشنایی او با دادههای شما خواهد بود.
بد نیست نگاهی به نمونههای این رویکرد های تکرار شونده در ایجاد گراف داشته باشیم. فرض کنید در بخش بازاریابی یک سازمان کار میکنید که در حوزه اجاره فضا برای رویدادهای مختلف فعالیت دارد. جدول زیر نشان دهنده ۵ نوع رویداد و میانگین درآمد ماهانه به ازای هر رویداد است. کمی به این جدول نگاه کنید. مشاهده شما در مورد روند تغییرات به شما چه می گوید؟ چگونه می توانید سرنخ بگیرید؟
وقتی برای اولین بار دادهها را با هم یکپارچه می کنیم، اغلب به صورت خلاصه این داده ها را در یک جدول قرار می دهیم. دادههای جدولی امکان مرور سریع سطر و ستون ها، خواندن اعداد و مقایسه ذهنی میان دادهها را به ما می دهد. در عین حال که جداول ممکن است روشی سریع برای نمایش داده های ما به شمار بیایند اما در عین حال توان ذهنی زیادی از مخاطب را درگیر خود می کند. فرض کنید میخواهیم بر الگو یا فرم مشخصی در دادهها تأکید کنیم – در این حالت بهتر است از چارتی استفاده کنیم که به مخاطب امکان شناسایی و تمایز بهتر این الگوها را می دهد.
در مورد این جدول، پنج دقیقه برای خودم زمان تعیین کردم و در این مدت، تمام راههای احتمالی که میشد برای تصویرسازی این دادهها مورد استفاده قرار داد را مورد بررسی قرار دادم. سپس این روشها به چهار گزینه زیر برای نمایش دادهها دسته بندی کردم: نمودار میله ای، نمودار خطی بر حسب نوع، نمودار خطی بر حسب سال، و ترکیب جدول و نمودار خطی بر حسب سال.
هم چنان که این چهار گزینه را مشاهده می کنید، ببینید کدام یک از این روشها به شما این امکان را میدهد تا داده ها را سادهتر ببینید. سؤال اینجا است که در نهایت کدام یک را انتخاب کنیم؟ پاسخ این است که بستگی دارد! هر یک از این مدل ها ممکن است پاسخگوی نیاز شما باشد، و این بسته به آن است که بخواهم مخاطب چه چیزی از دادهها دریافت کند. شما هم میتوانید با تمرین در این زمینه و به دست آوردن گراف های مختلف و بررسی تأثیر آن در مقابل مخاطب به این جمعبندی برسید که هر گراف چه تأثیری در تصمیم گیری دیگران دارد.
به طور خلاصه به ندرت میتوان گفت یک راه درست و واحد برای ایجاد گراف در یک دیتاست مشخص وجود دارد. دفعه بعد که خواستید از خود بپرسید «از چه گرافی باید استفاده کنم؟» بین ۵ تا ۱۰ دقیقه به خودتان زمان بدهید و ببینید چند روش مختلف برای تصویرسازی دادهها به ذهنتان می رسد. بعد مزایا و معایب هر کدام را ارزیابی کنید. اگر بازهم مطمئن نبودید از دوستان یا همکاران تان نظرسنجی کنید.
ارسال نظر