درگاه پرداخت اختصاصی پی‌ پینگ
تحلیل تکنیکال چیست؟ | تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه

تحلیل تکنیکال چیست؟ | تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه

تیم محتوایی پی‌پینگ در راهکارها ۱۴۰۰/۰۲/۲۹

تحلیل تکنیکال مجموعه قواعد معامله‌گری است که برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها و شناسایی موقعیت‌های ورود به معاملات در بازارهای مالی استفاده می‌شود. این نوع تحلیل، از آنالیز آماری روندهای قیمتی که از داده‌های تراکنش‌های بازار به دست می‌آید، مانند حرکات قیمت و حجم معاملات،‌ برای رسیدن به نتیجه استفاده می‌کند. 

تحلیل تکنیکال بر هر نوع دارایی که داده‌های تاریخی معاملاتی نسبتا خوبی داشته باشد قابل استفاده است؛ دارایی‌هایی شامل: سهام، بازارهای آتی، کامودیتی (کالاهای اولیه)، درآمد ثابت، ارزها و سایر دارایی‌ها. از این تحلیل بیش‌تر برای بررسی سهام شرکت‌ها استفاده می‌شود اما می‌توان از آن برای تحلیل هر نوع دارایی که داده‌ی کافی دارد استفاده کرد. در بازار فارکس نیز به دلیل تمرکز معامله‌گران بر معاملات کوتاه مدت، تحلیل تکنیکال در تایم‌فریم‌های پایین‌تر نیز استفاده می‌شود. در این مقاله از پرداخت یار پی‌پینگ، به معرفی اجمالی تحلیل تکنیکال می‌پردازیم.

انواع تحلیل بازارهای مالی

تحلیل بازارهای مالی به دو دسته‌ی تکنیکال و فاندامنتال (بنیادی) تقسیم بندی می‌شود. تحلیل بنیادی به بررسی ارزش ایمن شرکت‌ها با شاخص‌هایی مانند فروش و درآمد شرکت‌ها و تجزیه تحلیل صورت‌های مالی آن‌ها می‌پردازد. تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه،‌ برخلاف تحلیل بنیادی، تمرکزش تحلیل قیمت،‌ حجم و حرکات قیمتی سهام است. ابزارهای این نوع تحلیل در بازارهای مالی به دنبال رصد کردن نواحی حمایت و مقاومت و تاثیر آن بر قیمت یک دارائی،‌ حجم معاملات آن و نوسان حاصل است. این نوع تحلیل اغلب برای شکار سیگنال‌های معاملاتی کوتاه مدت با انواع ابزارهای نموداری استفاده می‌شود، اما برای ارزیابی قوت یا ضعف یک سهام نسبت به یک بازار بزرگ‌تر یا دربین شرکت‌های مشابه خود نیز استفاده می‌شود. هم‌چنین می‌توان با تحلیل نمودارهای ماهانه و با استفاده از نمودار لگاریتمی دید بلندمدت نیز به تحلیل تکنیکال اضافه کرد. این اطلاعات به تحلیل‌گران اجازه می‌دهد تخمین کلی خود را نسبت به ارزش یه معامله بهبود دهند. 

تاریخچه تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکالی که ما امروزه با آن مواجه هستیم، اولین بار توسط چارلز داو و به اسم نظریه‌ی داو در اواخر دهه‌ی ۱۸۰۰ معرفی شد. چندین پژوهش‌گر خبره مانند ویلیام همیلتون، رابرت ریا، ادسون گولد و جان مگی در ادامه به کمک نظریه‌ی داو آمدند تا پایه‌های آن را شکل دهند. در دنیای مدرن امروزی، این نوع با ایجاد هزاران الگو و سیگنال در طول سال‌ها تحقیق و پژوهش، بسیار پیشرفت کرده است. 

پایه‌های تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال با این فرض پیش می‌رود که معاملات گذشته و تغییرات قبلی قیمت،‌ می‌توانند شناساگر معتبری برای حرکت‌های آینده‌ی قیمت باشند؛ شناساگرهایی که به تصمیم گیری در مورد موقعیت‌های سرمایه گذاری خوب و قوانین معاملاتی کمک می‌کند. تحلیل‌گران حرفه‌ای اغلب از تحلیل تکنیکال به طور هم‌زمان با سایر روش‌های تحقیقاتی استفاده می‌کنند. ممکن است معامله گران خرد برای معاملات خود فقط از ابزارهای تکنیکال استفاده کنند اما تحلیل گران حرفه‌ای دارائی‌ها، به ندرت مطالعات خود را محدود به تحلیل تکنیکال صرف یا تحلیل بنیادی صرف می‌کنند. برای ارزیابی مهارت یک تحلیل‌گر بازارهای مالی از مدرک معتبر جهانی CFA استفاده می‌شود. 

فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال چارلز داو

چارلز داو چندین سرمقاله در روزنامه منتشر کرد که نظریه‌ی تحلیل تکنیکال را توضیح می‌داد. نوشته‌های او دو فرضیه‌ی مهم را در بر می‌گرفت که شالوده‌ی معاملات تکنیکال هستند:

  1. بازارها در حالت استاندارد ارزشی دارند که بیان‌گر قیمت آن دارایی است؛ اما
  2. حتی حرکات تصادفی قیمت ‌ها در بازار نیز از الگوها و روندهای قابل تشخیصی پیروی می‌کنند که در طول زمان تکرار می‌شوند.

امروزه حوزه‌ی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی بر مبنای کارهای داو شکل گرفته است. تحلیل‌گران حرفه‌ای معمولا سه فرضیه‌ی عمومی را برای تحلیل قبول می‌کنند که به سه اصل اساسی تحلیل تکنیکال نیز معروف اند.

۱ همه چیز در قیمت لحاظ می‌شود 

تحلیل‌گران تکنیکال باور دارند همه چیز از مباحث بنیادی شرکت گرفته تا عوامل گسترده‌ی تاثیر گذار در بازار و حتی روان‌شناسی بازار، همه و همه خود را در نمودار قیمتی آن به نمایش می‌گذارند. این نظر مشابه فرضیه‌ی بازار کارآمد (EMH) است که نگاه مشابهی به انعکاس وقایع در قیمت سهام دارند. مسئله‌ای که باقی می‌ماند تحلیل بالا و پایین رفتن‌های قیمت است که با نواحی حمایت و مقاومت به آن‌ها پرداخته می‌شود. 

۲ قیمت در جهت روند حرکت می‌کند

تحلیل‌گران تکنیکال انتظار دارند قیمت‌ها در یک روند حرکت کنند؛ حتی در حرکات تصادفی بازار نیز روندهایی مستقل از تایم‌فریم معاملاتی شکل خواهند گرفت. به بیان دیگر، بازار ترجیح می‌دهد در یک روند قبلی خود حرکت کند نه این که نامنظم رفتار کند. اغلب استراتژی‌های تکنیکال بر اساس این فرضیه شکل گرفته اند. 

۳ تاریخ تکرار خواهد شد

تحلیل‌گران تکنیکال اعتقاد دارند تاریخ علاقه دارد خود را تکرار کند. ذات تکرار شونده‌ی حرکات قیمتی اغلب به روان‌شناسی بازار نسبت داده می‌شود که آن را بر اساس ترس‌ها و امیدهای معامله‌گران قابل پیش‌بینی می‌کند. تحلیل‌گران تحلیل تکنیکال با استفاده از الگوهای نموداری این احساسات را تحلیل می‌کنند و حرکات بعدی بازار و روند آن را متوجه می‌شوند. با این‌ که سیستم‌های معاملاتی و انواع روش‌های این نوع در این ۱۰۰ سال به وجود آمده‌اند،‌ با این وجود اغلب آن‌ها به هم مرتبط اند زیرا هسته‌ی همگی آن‌ها مشاهده‌ی الگوهای قیمتی و تکرار پذیری آن‌ها در بازار است.

چگونه تحلیل تکنیکال به کار گرفته می‌شود؟

تحلیل به روش تکنیکال سعی می‌کند حرکات قیمتی هر چیز قابل معامله مانند سهام،‌ بازارهای آتی و جفت ارزها را پیش‌بینی کند. به زبان ساده می‌توان آن را را مطالعه‌ی مناطق حمایت و مقاومت سهام و واکنش‌های قیمت به آن نواحی تعریف کرد. در این نوع تحلیل هزاران شناساگر (indicator)، الگوهای قیمتی،‌ سیستم‌های معاملاتی و استراژی‌های زیادی در طول سالیان زیادی شکل گرفته اند. بعضی از این شناساگرها وضعیت روند داری بازار را بررسی می‌کنند، مانند نواحی مقاومت و حمایت، و بعضی دیگر به بررسی قدرت روند فعلی و احتمال قدرت گرفتن یا ضعیف شدن روند می‌پردازند. مهم‌ترین شناساگرها و اندیکاتورهای تکنیکال عبارت‌اند از خط روندها، کانال‌ها، میانگین‌های حرکتی و اندیکاتورهای تکانه‌ای.

به طور کلی تحلیل‌گران تکنیکال از انواع گسترده‌ی اندیکاتورهای زیر استفاده می‌کنند:

  • روندهای قیمتی
  • الگوهای نموداری
  • اندیکاتورهای حجم و تکانه (شتاب و سرعت)
  • اندیکاتورهای نوسان‌گر
  • میانگین‌های حرکتی
  • سطوح حمایت و مقاومت
  • نظریه‌ی الیوت یا موج‌شماری
  • الگوهای هارمونیک
  • نسبت‌های فیبوناچی

محدودیت‌ها

یکی از مهم‌ترین فرضیات تحلیل تکنیکال این است که تاریخ تکرار می‌شود. در صورتی که تاریخ همیشه به طور دقیق تکرار نمی‌شود. ممکن است اتفاقی که در گذشته آثاری در نمودار به جای گذاشته، به یک باره نتایج متفاوتی در آینده رقم بزند. هم‌چنین فرایندی به نام ورود تصادفی در بازارهای مالی وجود دارد که باعث به هم خوردن تحلیل‌ها می‌شود. به همین دلیل همواره تحلیل‌گران موفق در کنار تحلیل‌های تکنیکالی،‌ تحلیل‌های بنیادی و سایر روش‌های تحلیلی را نیز به کار می‌گیرند و از مدیریت سرمایه‌ی مناسب جهت ورود به معاملات خود استفاده می‌کنند. 

منبع: INVESTOPEDIA

مطالب پیشنهادی


ارسال نظر

نام
نام خود را وارد کنید
ایمیل
ایمیل خود را وارد کنید